اشعار شاعر فرزانه طالبی پور
اشعار شاعر فرزانه طالبی پور
کافیست نگاهم کنی
و با عطر خاصِ گلایه های شانه هایت
موهایم را عاشقانه نوازش کنی….
تا از میان موهای جوگندمی ات
شعری به سپیداری شعر های شاملو بنویسم
و از نخلستان چشمان مستت ….
دستهایت را
چنان به موهای خرمایی ام آلوده کنی…
که نفسهایم مست شود
سینه ات مدهوش شود
و خدا با دیدن چشمان مستت
جهانش را برای لحظه ای متوقف کند…!
فرزانه طالبی پور
***
می خواهم
موهایم را بلند ِ بلند کنم..
و در لابه لای انگشتانت
تمام احساسم را درگیر احساست کنم
و تو هر شب موهایم را
طوری عاشقانه
یکی از رو…. یکی از زیر
به هم ببافی
که مثل کلافی هزاران سر
عاشقانه بپیچم
میان انگشتانت.
فرزانه طالبی پور
***
دیوانه جان..!
یک جوری دوستت خواهم داشت…
و عاشقت خواهم ماند
که حتی اگر فاصله ها هم
دست به دست هم بدهند…
و توطئه بچینند…
تا لحظه ای از عشقت غافل شوم…
نفس را فراموش خواهم کرد
خودم را فراموش خواهم کرد….
خدا را از یاد خواهم برد…!
تو را دوستت دارم
تو را که به من نزدیکتر از منی
به من نزدیکتر از نفسی….
فرزانه طالبی پور
***
از نیمه ی عشق
می گذرم
و به نیمه ی دیگر عشق قدم می گذارم
آهای عشق بی حواس من
با توام شهریور…
مرا با بوسه هایت دست پائیز
بی مهر نسپار
مرا در کنار خودت
همینجا همینجا در آغوش شهریوری ام
در کنار بنفشه های آغوشت
دست آغوشت بسپار که من تمام
عاشقانه هایم را در
همین شهریور بی انار
پراز مهر ساخته ام.
فرزانه طالبی پور
***
شاعر : فرزانه طالبی پور
بیشتر بخوانید
اشعار کوتاه شاعر شبنم میرزایی وند
زندگی نویسنده و گوینده محمدرضا ژاله
ساحل نویسنده طاها رحيميان گوینده سعید محرمی
خدا شاعر دکتر مریم جعفری آذرمانی خوانش سایه بابایی
بیوگرافی و شعرهای خارجی
بیوگرافی شاعران نویسندگان ودکلماتورها
Different language of poems