درد شعر و دکلمه از شییده
درد
واسه انتقام خورشید
سینه تو سپر نکردی
مگه ارزشی نداشتم
که واسم خطر نکردی
دستمو گرفتی با عشق
اما رفتی بی بهونه
به دلم میگم قوی باش
آون نمیخواد که بمونه
واسه این دل شکسته
چرا هیچ کاری نکردی
مگه من چی کم گذاشتم
که تو دیگه برنگردی
از من و دلم گذشتی
رفتی بیصدا چه ساده
گفتم این آخر راهه
منو دست باد داده
منو دست باد داده
منو برده از خیالش
رفته از شهر نگاهم
حالا که خوب شده بالش
هرچی با خودم میجنگم
هرچی از چشات میخونم
اسمتو یادم نمیره
نمیتونم …..نمیتونم
تو بمن حتی نگفتی
یه خداحافظ عزیزم
رفتی ساکت از کنارم
اشک تنهایی بریزم
حالا از یاد تو مونده
چند تا عکس و چندتاآهنگ
آون صدای با محبت
توی گوشم میزنه زنگ
خیلی بی کس شده قلبم
وقتی تو نباشی پیشم
گل ناز تو شدم من
راستی راستی چیده میشم
تو برام خاطره میشی
سر بی کسی سلامت
حالا این منم که هستم
یه سوال بی علامت
برو جونم بسلامت
تو بخندی دنیا خوبه
سهم من از بودن تو
غم تلخ یه غروبه .
.
به قلم زیبای : شییده
دکلمه : شییده
دیگر اشعار و دکلمه های شاعران سایت عشق زیبا
پیراهنم بودی شعر و دکلمه از مریم حشمت پور
شعر بسیار زیبای بوسه ی پنهان از شادیه غ(نفس)
شعر زیبای تمامِ من اینک از یزدان قزوینی