شعر آینه شاعر فردین علائی خوانش شعر فاطیما
شعر آینه شاعر فردین علائی خوانش شعر فاطیما
سهم آیینه از این چهره من
درد و اندوه شده
کنج این خانه نشسته ؛ وَ فقط ،
غم انبوه شده
و جز این ضجه و هذیان که به خوردش دادم
جلوه ای هیچ ندارد دیگر
خنده ای هیچ ندارد دیگر
تَرَکی مانده فقط در دل او
مملو از بغض و سکوت
انعکاسش همه از تلخی یک عمر؛ پشیمانی من
موج مرگی شده در بهت و پریشانی من
خاک را کرده حجاب
تا نبیند رخ مفلوک مرا
تا نبیند تن متروک مرا
ولی ای آینه؛ ای همدم تنهایی من
اگر اینک تو به این خسته ی بیچاره نگاهی نکنی
هیچکس هم نکند یاد از من
تو سرت را از من
بر نگردان و ببین
من همان همراهم که جهان در تپش قلبم بود
من همان اسفندم
تو ببین در دل من؛ شمع عشقیست هنوز
گاه و بی گاه کمی می سوزد
پرتو می افروزد
حال ای آینه ؛ ای همدم تنهایی من
تو سرت را از من
بر نگردان و ببین
من همان اسفندم
شاعر : فردین علائی
خوانش شعر . تنظیم : فاطیما
دانلود دکلمه شعر آینه
بیشتر بخوانید … بشنوید ..!
شعر دلم رفت شاعر کاظم بهمنی خوانش شعر زهرا عالمی
شعر شاپرکهای دروغین شاعر خوانش شعر محمدرضا رحیمی
دلنوشته شاید روزی عاشق نویسنده لاله سیاه خوانش سمیه زاوش