آن روزها شاعر مریم آرام
آن روزها شاعر مریم آرام
در چشمهایم روزگاری شور و شر بود
غم بود، اما اشتیاقم بیش تر بود
کنج قفس در من امیدی زنده میشد
آن روزها…آن روزها تا بال و پر بود
در خاک محکم ریشه میدادم – دوچندان –
میایستادم، گرچه کابوس تبر بود
سر بر تنم سنگین چنان باری به دوشم
دردی که می آمد سراغم دردسر بود
یک دست جام باده بود و زلف یاری
با این که در دست دگر خون جگر بود
ای روزگار…ای روزگار رفته از دست!
باید تو را پیدا کنم، عمری اگر بود…
(شعر از مجموعه غزل نی زن)
شاعر : مریم آرام
بیشتر بخوانید
یحیا شعر و دکلمه منیره حسینی
متن ترانه آیه ترانه سرا مهدی مختارزاده
زیر باران شاعر بی تا امیری دکلمه زهره رضایی
غزل ۴۱۲ سعدی گویندگان مهران کشفی پور و سمیرا طراوت
بیوگرافی شاعران ودکلماتورها
بیوگرافی شاعر بانو ویدا فیروززاده
بیوگرافی ساسان خادمی روزنامه نگار شاعر وترانه سرا
بیوگرافی شاعر بانو دکتر مهوش سلیمانپور تخلص م.سوزان