شعر نگاه گوارا از غلامعباس سعیدی
نگاهِ گوارا
مثلِ لبِ تو هیچ عقیقی یمنی نیست
چون غنچۀ تو هیچ گلی خواستنی نیست
پر موج تر از گسترۀ آبیِ دریاست
چون دامنِ تو هیچ خلیجی وطنی نیست
میزان غنی سازی چشمان تو بالاست
در هیچ اتم هسته ای اینقدر غنی نیست
شد غنچه لبم کز لبِ تو بوسه بگیرد
دور از منی آنقدر که دیدم شدنی نیست
کس از لبِ تو آب بقایی نچشیده است
خوب است که این جامِ لبالب دهنی نیست
در این رمضان آبِ گواراست نگاهت
دردا که مرا فرصتِ یک آبتنی نیست
چون نام تو بوی تو گرفته است جهان را
دردا که در این قرن اویس قرنی نیست
آن عشوۀ پنهانیِ تو برده دلم را
شایسته ام این پاسخِ سردِ علنی نیست
در چشمۀ سوزن نتوان برد شتر را
در این دلِ تنگم غمِ تو جاشدنی نیست
به قلم زیبای : غلامعباس سعیدی
دیگر اشعار شاعران سایت عشق زیبا
شعر چشم تو از فردوس اعظم
شعر خاطره از رها احمدی
شعر کاش برگردی از علیرضا شتابی «باران»