شعر مادر از علیرضا شتابی (باران)
می بخشی اگر دیر برای تو نوشتم
با گریه ی شبگیر برای تو نوشتم
بگذر ز گناهم که نروید به قیامت
یک مزرعه تقصیر…برای تو نوشتم
آغوش پر از مهر تو را آیه به آیه
تا می شده تفسیر برای تو نوشتم
از غصه، گلایه…، و به دل هر چه که دارم
تا صبح دل سیر برای تو نوشتم
از دوری تو هر چه که آمد به سر من
از بازی تقدیر برای تو نوشتم
می شد به دلم بی تو همان واژه…سه نقطه
هر آینه تکثیر، برای تو نوشتم
ای هستی من بسته به خون و تن و جانت
از شیره ی جان، شیر برای تو نوشتم
دستان من و پای تو ای کاش بماند
یک عمر به زنجیر برای تو نوشتم
مادر به فدای تو_فدای تو “فدایت”
شرمنده به تآخیر برای تو نوشتم
به قلم زیبای شاعر : علیرضا شتابی “باران“