موسم باران شاعر مهدی عنایتی دکلمه زهره رضایی
باد از موی تو بگذشته و طوفان شده است
ابر بر چشم من افتاده و باران شده است
مثل مهتاب که بر کوچه ی شب می تابد
روی ماهت به لب بام نمایان شده است
در عبورم به تن کوچه و چشمم بر بام
وای دیوانه برو ماه هراسان شده است
هر شب این ساعت زیبا منم و دیدارت
برکه چشم من از شوق تو جوشان شده است
تو بخوان شعر مرا تا به سخن جان بخشی
شعر من با لب تو قند فریمان شده است
روزه دارم و در این ساعت افطار ای داد
آن لب سرخ و ترت قاتل ایمان شده است
مرد عاشق بشود پای زمین می لرزد
زلزله آمده و دهکده ویران شده است
عاشقم من به خدا حال مرا درک کنید
حال و روز دل من موسم باران شده است
شاعر : مهدی عنایتی
دکلمه : زهره رضایی
تنظیم و میکس : عادل علاءالدینی
دیگر اشعار و دکلمه های شاعران سایت عشق زیبا
شعر صدای پای یلدا شاعر گیتی صلاحی نژاد (چکاوک)
هجر شاعر آتنا حسنی دکلمه علیرضا چولابی
شعر زخمه ی اندوه شاعر بانو لیلی آزاد