مرداب شاعر علی باباچاهی دکلمه علیرضا چولابی
مرداب شاعر علی باباچاهی دکلمه علیرضا چولابی
من از آبشخور غوکان بد آواز می آیم
و با من گفتگوی مرغ های خانه بر دوشی ست
که جفت خویش را در شیشه های آب می بینند
دلم ای دوست می سوزد
که قمری ها نمی خوانند
که دختر های عاشق گل نمی چینند .
زمین آبستن گل های نفرین بود ومن ابری ملامت بار
که نامیمون ترین اندوه را در بوته های خار میدیدم
زمین با من نمی پیوست
و من زیبا ترین گلهای غم را از ضمیر خاک می چیدم .
هلا ای غرفه های تار !
هلا سردابها گلخانه های بد شگون شهر
هلا میخانه های تا سحر بیدار
من از آبشخور غوکان بد آواز
من از خلوتگه زاغان پر نیرنگ می آیم
شب من قصه ی تلخی است
که هر فصلش سر آغاز کتابی شوم خواهد بود
غم من باد و بارانی ست
که تا اعماق دنیا راه خواهد یافت .
در این مرداب درد انبار
که بال مرغ های قاصد از اندیشه ی پرواز میسوزد
دل من می طپد در حسرت زیبا پریدنها
درون خلوتم رویای وصلت هاست
و با چشمان من اندوه تا شبگیر باریدن
و بر دستان من بندی است
که گلهای شقایق از میان کشتزار نتوان رهانیدن
من از آبشخور غوکان بد آواز می آیم
هلا ای آشنا هشدار
قدم شاداب تر بردار
که خارستان ما با اشک گلباران نخوا هد شد .
شاعر : استاد علی باباچاهی
آهنگ و گیتار : امیر قاضی
دکلمه : علیرضا چولابی
دانلود دکلمه شعر مرداب با صدای علیرضا چولابی
بیشتر بخوانید
پاییز شاعر امیر قاضی دکلمه علیرضا چولابی
ترانه باور نکن شعر و خوانش علیرضا چولابی
مانده در یادم شاعر امیر قاضی خوانش علیرضا چولابی
بی تو من زنده نمانم شاعر هما میر افشار دکلمه علیرضا چولابی
سفره خالی شاعر محمدرضا يعقوبی خوانش آتنا حسنی علیرضا چولابی
بیوگرافی شاعران و گویندگان
بیوگرافی محمدرضا ژاله بازیگر نویسنده گوینده
بیوگرافی شاعر بانو دکتر مهوش سلیمانپور تخلص م.سوزان
بیوگرافی علیرضا مهری چولابی بازیگر دوبلر مدیر دوبلاژ صدابردار وخواننده