شعر من وتو شاعر عاصم اسدی خوانش شعر زهره رضایی
شعر من وتو شاعر عاصم اسدی خوانش شعر زهره رضایی
کسی از شهر نیامد به عزای من و تو
زاغ ها مرثیه خواندند برای من و تو
ما به سرسبزی خود دلخوش و غافل زآنکه
گله ی دشت شده گرم چرای من و تو
عشق برخاست و دور سرمان چرخی زد
گیج شد عقربه ی قبله نمای من و تو
مسگران با هوس زرگری، از چار طرف
رخنه کردند به رؤیا…به طلای من و تو
دست هایی که در آن سوی به رقص آمده اند
سرخ تر بود حنا شان ز حنای من و تو ؟!
ما به اندازه ی هم گریه نکردیم مگر؟!
به تفاهم نرسیدند خدای من و تو
شاعر : عاصم اسدی
خوانش شعر : زهره رضایی
تنظیم : عادل علاءالدینی
..
دانلود دکلمه شعر من و تو
بیشتر بخوانید بشنوید :
شعر زمستان شاعر بانو سوده آریا
شعر دل وآدمها شاعر نجوا خوانش شعر حلما
شعر خط فقر شاعر امید روزبه خوانش شعر سام مردانی
مجموعه اشعار کوتاه شاعر خوانش شعر علی اکبر اناری