غزل برازنده شاعر فردوس اعظم
دیشب که نبودی، بخدا تا سحر از تو
گفتم، به گل و پنجره، دیوار و در از تو
در میکده ی چشمِ تو صد واژه ی مست است
شور از تو، شراب از تو، غزل های تر از تو
درمانده ی لبخند تو شد صنعت “بهزاد”
موزون شده لبخند ملیح هنر از تو
آمیختهام روح تو را در دل و جانم
در دیده کسی نیست برازنده تر از تو
ای عشق تو سرچشمه دریای تغزل
من رود شدم تا که بیابم اثر از تو!
لعنت به هر ان روز که بی یاد تو باشم
لعنت به همین دم، که شدم بیخبر از تو!
این خانه تورا می طلبد،آه! کجایی!؟
گلدانِ لبِ پنجره شد بیثمر از تو
تو عاشق من، عاشق من، بیشتر از من!
من عاشق تو، عاشق تو، بیشتر از تو!
شاعر : فردوس اعظم
دیگر اشعار و دکلمه های شاعران سایت عشق زیبا
شعر من اگر پرنده بودم شاعر رویا مولاخواه
شعر ﺻﯿﺎﺩﺍﻥ ﻣﺮﺟﺎﻥ شاعر استاد حسن اسدی شبدیز دکلمه لیلی آزاد