عشق نهانی شاعر مژگان حق شناس دکلمه سیدیوسف صفوی هیر
عشق نهانی شاعر مژگان حق شناس دکلمه سیدیوسف صفوی هیر
گفتم که خیالت نرود ، از سرم آنی
گفتا که چه شیرین بود این، عشق نهانی
گفتم که نفس میکشم ای جان،به هوایت
گفتا که تو خود همچو نفس،دردل وجانی
گفتم که ندارد دل من ، تاب فراقت
گفتا نشوی عاشق اگر، این نتوانی
گفتم غم عشق تو ببرده ست، توانم
گفتا پی آنم که دل از غم، برهانی
گفتم اگر آیی به رهت، سر بسپارم
گفتا بدهم جان، که شود از تو نشانی
گفتم چه کنم تا به وصالت رسم آخِر
گفتا مشو نومید، اگر طالب آنی
شاعر : مژگان حق شناس
خوانش دکلمه : سید یوسف صفوی هیر
دانلود دکلمه عشق نهانی
بیشتر بخوانید, بشنوید اشعار دکلمه های عاشقانه
فلک شعر و دکلمه میمنت تولایی
شعر سایه شاعر مهناز محمودی
شعر من شاعر غلامعباس سعیدی
شعر تنها تو شاعر حجت نظریان تخلص افق
مجموعه اشعار کوتاه شاعر کیهان حکمت شعار