شعر به انتظار تو ام از اشرف السادات کمانی
شعر به انتظار تو ام از اشرف السادات کمانی
به انتظار تو ام،آفتاب چله نشین
به پله پله بلندای توست،شب در بند
اسیر آمدن رقص بیقرار زمین
اسیر زلف سیاه است و پیچ و تاب کمند
به انتظار ببینم که صبح بیداری
دو چشم زل زده داری به دست و پای قلم
تو گفته ای ؛ ننویسم! که راز شب باقی ست
و باز هم ، نسرایم به گل نشسته بلم
دوباره پیک سیاه است و دل به خشت شکست
کجاست چادر بی بی ؟ چرا نشد گلدار
به خال خوب رقیبت ضمیمه شد نیرنگ
تکی نیامده ؛ سرباز و ، دست، ناهموار
به سر بیا شده یلدا ،زمان دیدار است
هلاکت از تو بخواهد ، سپیده بیدار است
تفآلی بزن اکنون به خواجه شیراز
“به خونِ دختر رز “چله بر سر دار است
به قلم زیبای : اشرف السادات کمانی
دیگر اشعار و دست نوشته های شاعران سایت عشق زیبا
شعر بسیار زیبای صبر غزل از شرایع تکلیف
شعر زیبای شب یلدا از جواد الماسی دکلمه نگار هادی
تو به من خندیدی حمید مصدق و فروغ فرخزاد دکلمه حسین زنهاری