شعر دختر ایل شاعر سید عباس صالحی خوانش ایلدا بختیاری
شعر دختر ایل شاعر سید عباس صالحی خوانش ایلدا بختیاری
ای دختر ایل
یک نگاهت را به چشمان تشنه
هزاران ستاره نمی بخشم
ستارگانی که تمام بزم سکوت شب
پلکهای خفته را خیره اند
به ناز نگاهی
تمنایم شکستن حریم فرهاد نیست
ولی من نیز تیشه ام را
به سوهان صخره های زردکوه ساییده ام
و لشک (شاخه) بلوط پیوند بازویش نموده ام
از ستیغ تاراز و برفراز بالهای برافراشته عقابها
مرهم پسین بر زخم اشک مالیدم
و از گنبد منگشت نوشداروی امید وصال نوشیدم
به مشرق دوباره خورشید
خرده بر لیلی بیابان نشین نخواهم گرفت
و منیژه را به برتری معشوقم کنایه نمی زنم
اما نسیم در میان توبره صبح درود یار را
آغشته به بوی چویل و بابونه ارمغان عشاق می کند
در آغوش کوهستان و رود
اینجا در عزلت مردمان
کبک ها ملازمان سخن عشق اند
و ناله نی چوپان
عشق و بیم و درد را
همه را
در جان گل گیس فریاد می کند
اینجا همه عاشقند
شاعر : سید عباس صالحی
خوانش شعر : ایلدا بختیاری
دانلود دکلمه شعر دختر ایل
بیشتر بخوانید … بشنوید …
هجرت نویسنده خوانش محمدرضا ژاله کاترین صادقپور
تا نهایت عشق شاعر مریم قهرمانلو خوانش شعر سمیه زاوش
کرمانشاه نویسنده خوانش سیده سمیرا موسوی آوایش رامین منکاوی