دلنوشته یلدایی نویسنده دکتر فاطمه لشکری (راحیل کرمانی)
دلنوشته یلدایی نویسنده دکتر فاطمه لشکری (راحیل کرمانی)
پايان دنيا اگر رسيد…..
تابوت مرا بر دوش آسمان بگذاريد
همچون ابرهاي خاكستري
كه در هوا شناورند
دلم هواي باريدن دارد
واز بي آبي دلهاي خشك
كه سينه هايشان برهوت انسانيّت است
شانه هايم بر تنم سنگيني مي كند
دلم هواي باريدن دارد
مي خواهم بر گورستان دلهاي سردي جاري شوم
كه ضجّه ي كودكان را در لابلاي شعله هاي بخاري مرگ
به فراموشي مي سپارند….
مي خواهم بر روي گدازه های سرد دلهایی ببارم
كه از بوي تپانچه لذت مي برند….
ونهر خون كودكان بي گناه در لابلاي نيمكتهاي مدرسه
خارهاي جانشان را بارور مي سازد……….
از انسانهايي كه پوستين آدميّت دارند
و نام آدم را يدك مي كشند
همانها كه صورتك فرزند حوّا را به چهره زده اند
…به دنيا بگوييد به اخر برسد
شانه هايم بر روي تنم سنگيني مي كند
دلم هواي باريدن دارد….
همانند ابرهاي خاكستري
كه دلشان از جور زمين غباري شده است
وبه آن دوردستها رفته اند
تا در جوار خورشيد گريه كنند.
مي خواهم جاري شوم
بر روي خاكستر انسانهايي كه كلبه ي آتش خود را
بر روي رودخانه ي خون هم نوعشان بنا مي كنند
تا چشم انداز ساحل رفاه را به تماشا بنشينند…….
دنيا اگر به آخر رسيد
بگذاريد ببارم
برروي دندانهايي كه يلدا را آجيل مي شكنند
بي خيال كلبه هاي مقوايي
كه دندانهاي انساني در آنها
تا سحرگاه از شدت سرما به هم مي خورد
و سفره هايي كه دود كبابشان چشم آسمان را كور مي كند
بي آنكه صداي شكم هاي خالي را بو بكشند
و بي آنكه
سنگيني چشمان هميشه در حسرت گرسنه اي را
بر قاشق هاي پربارشان احساس كنند
به دنيا بگوييد به آخر برسد
دلم هواي باريدن دارد
مثال ابرهاي خاكستري
تابوت ذره هاي مرا به آسمان ببريد
مي خواهم در جوار خورشيد گريه كنم……..
نویسنده : دکتر فاطمه لشکری ( راحیل کرمانی )
بیشتر بخوانید بشنوید
اومدی از یلدا شبی شاعر علیرضا بهرامی خوانش مریم بختیاری
شعر یلدا شاعر مینو پناهپور (قاصدک) خوانش شعر مدرس زاده
باران شاعر مهدی مختارزاده خوانش علی برزگر حمیده اسدی نوا
دلتنگیهای شب یلدا نویسنده علی جوکار خوانش متن زهره رضایی