دلم شاعر کاظم بهمنی دکلمه باران اسدزاده
دلم شاعر کاظم بهمنی دکلمه باران اسدزاده
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را
مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را
…
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرایندش را
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را :
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را
شاعر : کاظم بهمنی
دکلمه : باران اسدزاده
دانلود دکلمه شعر دلم با صدای باران اسدزاده
دانلود ویدیو دکلمه شعر دلم با صدای باران اسدزاده
اشعار بیشتر کاظم بهمنی
شعر دلم رفت شاعر کاظم بهمنی خوانش شعر زهرا عالمی
شعر یادش نیست شاعر کاظم بهمنی خوانش شعر نگار هادی