بید و قلب تپنده شاعر نسرین باقری دکلمه افسون غفائی
بید و قلب تپنده شاعر نسرین باقری دکلمه افسون غفائی
جمع می کرد هر روز بساطش را
زیر سایه ی بید می نشست
تا….. غروب
می چرخید باد
لابه لای شاخه ها
و
خسته نمی شد
کمی تامل.
عباس.
با گوش وچشم و دست وپای سالم
اما
قلبی غم آلود
عاشق یک جفت چشم سیاه
که هزار تکه میشد و
در قلب مریضش فرو می رفت به نوبت ..
اما دیگر
-«طاقت دویدن
در دالان شیشه ای
چشمان دخترک را نداشت»
مادر :
آستین ها بالا
پدر:
شرط ما
قلبی است که از نو بتپد..
*(متن را با استرس بیشتری دنبال کنید )*
مدام خواب علی را می دید
مجنون تر از هر بیدی
لم داده
با ریه های نصفه و نیمه
سرفه می کند
و
هوا را به سختی می
می
میمیک صورتش را
بلعید؟ !
هوا را به سختی؟!
از خواب میپرید
فاصله ی نیمکت مدرسه
تا عملیات
و هزار خاطره ی جنگ
که برایشان مشترک پخش می شد
و …
قطره
قطره
زمین نم بر می داشت
و نسیمی آهسته
استخوانی اندامش را
می نواخت
.
دکترها :
-«چه می پوشی… ؟ »
-«برگ »
-«چه می خوری ….؟»
-«باد»
و میان قصه گنگ بیدها
فرو می رفت بی محابا ..
آخرین نسخه
-«عقدشان که بکنید درد ها را از شانه می تکانند»
اینجا
نفسش را برید دردهای ناتمام
ریه ها تمام شده
اما قلب تپنده
بید
و
قلب
زمین پر هیاهو
و باغچه به زایش
سایه ی علی
بلند بالا میپیچید به دیوار
انگار هزاران بید مجنون
شاخه کشیده بودند
در یک وجب قلب
_«خبر پیوندش با لاله ها»
_«جگرگوشه شان را چه کسی
به آسمان برد؟.
مادر مهيا ي درد :
دردانه ام
گيسوانت سبز هاي معلق
مژدگاني ام ؟
چقدر مجنون خواهد روييد؟!
اينگونه كه بید سرش را
روی شانه های زمین
به تعظيم است
خدا را به حمد و ستايش
چقدر كم آورده ایم
*وصیت کاراکتر :*
قلبش را مرگ نمی خواست
هدیه بود
بیدهای مجنون
ايستاده
ميميرند …
شاعر : نسرین باقری
دکلمه : افسون غفائی
تنظیم : علی صلاحی
دانلود دکلمه شعر
دانلود ویدیو دکلمه شعر
اشعار بیشتر نسرین باقری
چیزی بگو شعر و دکلمه نسرین باقری
جمعه شاعر نسرین باقری دکلمه میترا ترکمان
واگویه ها شاعر نسرین باقری دکلمه پرستو سرانجام
تولدی دوباره شاعر نسرین باقری دکلمه افسون غفائی
دکلمه های بیشتر افسون غفائی
خیال بودنت شاعر سمیر رستگار دکلمه افسون غفائی
کسی میاید نویسنده سحر رستگار گوینده افسون غفائی
بعضی ها نویسنده سیدهیوا محمودی دکلمه افسون غفائی
خاطرات نویسنده نیکی فیروز کوهی دکلمه افسون غفائی