شعر بستر بهار شاعر فرشته خدابنده
شعر بستر بهار شاعر فرشته خدابنده
شروع وسوسهای تازه شد کبوتر من
“دوباره حسرت پرواز ریخت بر سر من”
چنان به عمق غزل های خود فرو رفتم
که سوخت پیکرم از التهاب دفتر من
بدون عشق محال است شعر گل بدهد
بدون شعر نخواهد شد عشق باور من
برای ختم غزل های مرده ام اینک
بگو همیشه بپوشد سیاه مادر من
تو را شکسته ام آنسان که باغ باران را
جهان لمیده کویرانه در برابر من
تمام سهم من از هفت آسمان این است
فرشتهای که بهار آورد به بستر من
شاعر : فرشته خدابنده
کتاب : شانه وگیسوی غزل
بیشتر بخوانید بشنوید
شعر انتظار شیرین شاعر معصومه محمدی
شعر بسیار زیبای آدم و حوا شاعر محسن نصیری
شعر زیبای ساعت صفر عاشقی از الهام حق مراد خان
شعر قطار زندگی شاعر خوانش شعر مریم فلاحت دوست
یک سال گذشت ترانه سرا نازنین محسنی خوانش فلور فرشچی