عاشقانه شعر و دکلمه قاسم ساروی
عاشقانه شعر و دکلمه قاسم ساروی
هر چقدر عشق بخود رمز و معما دارد
عجز و درماندگی عقل تماشا دارد
گفته اند عشق نگنجد به سرِ عاقل ها
خانه ی عقل چرا اینهمه رسوا دارد ؟
قفسی تنگ بوَد سینه برای دلِ ما
ماهیِ دل هوسِ دیدنِ دریا دارد
هرکه معقول سری داردواهل دنیاست
با همه دار وندارش غمِ فردا دارد
فتحِ دنیای دگر قصدِدل عاشق ماست
عقل درمانده ولی شاید و اما دارد
شعر و دکلمه : قاسم ساروی
دانلود دکلمه شعر عاشقانه با صدای شاعر استاد قاسم ساروی
بیشتر بخوانید
غم هجران شعر و دکلمه آتنا حسنی
خاموشی شاعر معصومه صابر دکلمه سعیده صدیق
زن شاعر امیر عاملی قزوینی دکلمه محسن محمدی نسب
دنیای بیرحم نویسنده امیر وجود دکلمه عادل رستمکلایی
بیوگرافی و شعرهای خارجی
بیوگرافی شاعران نویسندگان ودکلماتورها
Different language of poems