شعر سپید شعر و دکلمه مهدی رفوگر
خورشید پشت پرده شب
آتش به جان
ملتهب
سرخگون
ماه را می نگریست
ماه سیم ساق
نقره گونه
رخت حریر برتن
آرام
میان دشت آسمان عشوه آغاز نمود
پایکوبی ستارگان بود و خورشید پس دیوار
ارابه به سوی دروازه راند
زمان چون باد می گذشت
به دروازه رسید
ماه رفته بود
میهمانی تمام
ستارگان خاموش
از غضب زمین سوزاند
??????
خموش
گریزان خویش و بیگانه
پنهان پشت واژه های سرد
بر خویش زخم می زنی
گریخته از پیشانی نوشت
رسم هیاهو
آشوب نمی دانی
نبرد را باخته ای
??????
شعر و دکلمه : مهدی رفوگر
دیگر اشعار و دکلمه های شاعران و دکلماتورهای عزیز عشق زیبا
شعر ماه اهورایی شاعر مهدی عنایتی دکلمه زهره رضایی
شعر خبری نیست شاعر علیرضا شیرانی تبریز
دلم تنگ است امشب شاعر جواد رستم خانی ( جاوید )
مجموعه اشعار کوتاه شاعر کیهان حکمت شعار