مجموعه اشعار سپید کوتاه شاعر مهدی رفوگر
زبان به دندان می گزم
دمادم
بی درنگ و تامل
واژگان واژگون را
جذبه در ایشان نمی بینم
طعم بهتری دارد
پیوسته
خجسته
شیشه نا شکسته سکوت
??????
تو را می نگرم
فروتن
خموش
استاده در پریشانی گیسوانت
چشم بر سوی دیگر داری
رها کرده خویش در گرداب اصوات پیرامون
رودی وحشی را شناورم
جغرافیای آبشار را مانی
??????
دشت
دشت سرد
دشت سرد خموش
من
من پریشان
من پریشان گم کرده راه
حضور
حضور گرم
حضور گرم تو همچو آتش
جذب تو می شوم
ناچار
ناخواسته
پیرو غریزه پروانگی
??????
چون پولاد سخت
چون پیله ابریشمین نرم
بار بر دوش دارم
باری وزین
بار نیایش مردگان
هنگام
هنگام که به خشم
تازیانه
حبس
هجرت
خموشم ساختند
ستایش زندگان را
??????
گردن می نهیم
آرام
دلپذیر
چونان ساقه های گندم
دلخوش به دلسیری گرسنگان
انبار شده در سیلوهای مصر
داس دروکاران را
تا یوسفی پاگیرد
کنعان شهره شود
زلیخا به مراد رسد
??????
تو را بر بام نشاندند
تنگدست
ناچار
شاید
شاید گره باز شود
ابر ببارد
زمین سبز گردد
مشتاق هرچه پیش آید
بر ایشان نظر افکندی
ارتفاع بام پستی ایشان بود
بام دگر رفتی
بالاتر
بالاتر
هر چه بالا تر ایشان پست تر
پس آنگاه
به یکباره
ناگاه
خویش را آفتاب دیدی و ایشان ذره
نقشی نو بر اندیشه کهن زدی
??????
تو
من
دوسوی معادله جذب
مجموع شراره و شرر
ما شدیم
سوختیم
تن فرسودیم
به تفریق روزمرگی
خاموش
تنها شدیم
??????
زمین
خسته
غرق در نادانی
پریش
آرامشی ناممکن می پوید
آسمان
وامانده
غرق در فراموشی
ستایش خویش می جوید
وما
ما آلوده سرشت
بی امان
پی در پی
به ناسزا می گشاییم زبان
??????
شاعر : مهدی رفوگر
دیگر اشعار سپید شاعران سایت عشق زیبا
مجموعه اشعار کوتاه شاعر مریم سلطانی
شعر پروانگی شاعر راحله وفا
من کویر خواهم ساخت شاعر بهزاد حیدری
شعر می ترسم شاعر دکتر مهوش سلیمانپور ( م. سوزان )