دست نوشته همه خاطراتم از بانو مریم.ب
همه خاطراتم از او مشتی برگ پاییزیست ،
آنها را از من بگیرید و در صندوقچه ای با قفل بزرگ زندانی کنید و به آب روان بسپارید .
خاطرات او ، مرا میبرد به گذشته .
سفر به گذشته ، بدون او ، فقط حسرت و آه است.
بیایید و این صندوقچه را از من بگیرید .نباید از امروزم ، خارج شوم .
نه ! صبر کنید ، فقط یکبار دیگر!
کلید صندوقچه کجاست ؟
میخواهم بویشان کنم . آخر من سالها با شمردن این برگها زندگی کرده ام …
فقط یکبار دیگر …
به قلم زیبای : مریم.ب