شعر بسیار زیبا مشکوک از حسن درویشی
دلم به شعر سپید و ترانه مشکوک است
به درد در غزل عاشقانه مشکوک است
به کوه و جنگل و دشت و کناره و دریا
به آسمان و زمین و زمانه مشکوک است
دلم به پنجره خو گرفته با آهش
به رنگ غمزده سقف خانه مشکوک است
دل فسرده من با تمام نرمی خود
به حس عاطفه مادرانه مشکوک است
اگرچه چشم خودم بی بهانه بارانیست
دلم به اشک لطیف شبانه مشکوک است
مسیر عالم معنا نشانمان دادند
دلم به عاقبت این نشانه مشکوک است
دلی که در همه عمر شمع عارفان میشد
به عارفان پس از این عارفانه مشکوک است
حسن درویشی
دیدگاهمان این بُوَد : چه کسی بود صدا زد ….. نه !!! ببخشید اشتباه شد!!!☺️ چه کسی گفته شعرایی که توی صفحه قرار میدین حتماً باید وسط چین باشه؟! نمیشه راست چین باشه؟! اگه بدونی به چه شکل خفنی پدرمو درآوردین به خودتون افتخار میکنید!!! آخه من گاهی وقتا از یه شعری که خوشم بیاد اونو توی نوت بوک خودم کپی میکنم. ما اینو کپی کردیم و دیدیم وسط چین شد! موضوع اینه که به بقیه شعرا نمیخورد (از نظر چینش) گفتم اشکالی نداری پاکش میکنم ، آقا ما همهی شعرو پاک کردیم دیدیم نقطه شروع دیگه نمیره سمت راست!!! گفتم شاید همین یکی دو لاینه! برای همین از ده خط پایینتر تا ده خط بالاترو انتخاب و حذف کردم! دیدم نه بابا! مث اینکه حرف مرد یکیه! خلاصه ده خط و بیست و پنج خط ، چشم وا کردم و دیدم بعله! هرچی شعر توی چند سال گذشته برداشتم همه رو حذف کردم!!! یعنی فقط سه تا شانس آوردین! اول اهل فش نیستم! دوم دستم بهت نمیرسید!☺️ و سوم اینکه یه بکآپ داشتم!
حالا میخواستم عرض کنم همه مثل من نیستن که مورد اول و سوم رو لحاظ کنن! پس مرحمت فرموده راست چینش کنید. با سپاس!