شعر بسیار زیبای قاصدک از مهدی عنایتی
آمدی قاصدکم,ازپس سالی پیشم
سالهاهست ک تنها ب تو می اندیشم
قاصدک آمدنت روح به جانم بارید
قاصدک دیدن تونوربه چشمم تابید
باکه بودی توعزیز یار مراهم دیدی؟
یا ک احوال نگارم زکسی پرسیدی؟
قاصدنامه برم هیچ کنأرش ماندی؟
پیک من نغمه ی من را تو ب گوشش خواندی؟
خبرحال من زار ب یارم گفتی؟
شرح دلدادگیم را ب نگارم گفتی؟
چشم بیمار نگارم تو بگو سرمه زدی؟
ب لبانش توبگو جای لبم بوسه زدی؟
ماه من درشب پاییزی سردی گم شد
بادل عاشق لبریز ب دردی گم شد
سالها بود ک من چشم براهش بودم
پشت درمنتظر برق نگاهش بودم
تا ک ناگه خبرمرگ نگارم دادند
خط پایان ب همه صبر وقرارم دادند
بعد از ان بس ک دل خویش ب غم آزردم
قاصدک زنده ام اما چ بگویم مردم
به قلم زیبای : مهدی عنایتی
دیگر اشعار و دکلمه های شاعران سایت عشق زیبا
شعر بسیار زیبای ساحل تنهایی از آرمیتا مولوی
درون من مردی ست از اردشیر هادوی دکلمه ابرام خیام
شعر زیبای ای مرد من همراه با دکلمه مینا کاظمی