شعر خیال تو از آنجلا راد
شب آمد و خیال او رها نمی کند مرا
ز خاطرات هر شبش جدا نمی کند مرا
نشسته ام به انتظار ، که تا ببینمش دمی
ولی دگر به جز جفا ، وفا نمی کند مرا
کجا گریزم از غمش، کشانده ام به درد و تب
تبی که مرهمی جز او ، دوا نمی کند مرا
ز هجر او به سینه ام ، نشسته داغ خاطرش
ز داغ وصل خود جدا ، چرا نمی کند مرا
نه کفر گفته ام ولی ، در این زمان بی کسی
دگر خدا به سوی خود ، صدا نمی کند مرا
اگر رسد به درگهش ، دعای بی صدای من
نه حاجت و نه آن دعا ، روا نمی کند مرا
به قلم زیبای : آنجلا راد
۹۴/۱۰/۱۶
https://telegram.me/Angella_sher
دیگر اشعار شاعران سایت عشق زیبا
شعر زمان را نگه میدارم از نیما پارسا ( صبا )
شعر کوتاه مسافر از سهیلا مولاوردی
شعر چشم خیس از آنجلا راد