شعر خاطره از رها احمدی
عاشقانه های رها :
می سپارم بعد تو جان و دلم را بر غمت
برهجوم غصه هایت های و هوی ماتمت
در خیالم دوره کردم خاطرات مرده را
بی قراریهای هر شب گریه های نم نمت
ای غریبه آشنا با من نگاهت از ازل
قصد رفتن داشتی با هر نگاه مبهمت
باز شب؛ من ؛خلوتم؛سودای گرمای تنت
میوه ی ممنوعه ام؛ یک دم نبودم محرمت
سیب حسرت چیدم از باغ تنت با وسوسه
غرق در رویا،تو حوا؛کاش بودم آدمت
خاطره؛دلواپسی؛شب پرسه های بی کسی
در خیابان های باران خورده ی بی مقدمت
بی تو رفتم تا زوال و نیستی عمق سقوط
مردم از دوری بیا تا جان بگیرم از دمت
به قلم زیبای : رها احمدی
دیگر اشعار و دکلمه های شاعران سایت عشق زیبا
شعر کاش برگردی از علیرضا شتابی «باران»
شعر زیبای دختر یلداى ما از طاهره داوری
شعر و دکلمه زیبای یلدا هم رسید از شییده