شعر جنون نفس گیر از فرشته خدابنده دکلمه مجید فانی
یک لب بده به من که لبم تیر می کشد
عشقت مرا به آتش و زنجیر می کشد
یک لب بده دوباره که در حسرت لبت
تب آتشی براین دل غمگیر می کشد
چون آهویی که از همه مـردم گریخته
خود را به زیر سایهی یک شیر می کشد
این بوسه ها که می چشی از قندهار لب
آخر تو را به قله ی پامیر می کشد
این لحظه های داغ هوس خیز عاشقی
ما را به یک جنون نفس گیر می کشد
بر روی بوم نرم تنم دست های تو
یک چشمه زلال سرازیر می کشد
حاشا که شیخ، از شب ما با خبر شود
کار من و تو باز به تعزیر می کشد
به قلم زیبای : فرشته خدابنده
کتاب غزلستان
دکلمه : مجید فانی
.
.
دیگر اشعار و دکلمه های شاعران سایت عشق زیبا
دلنوشته دست تقدیر و دکلمه از شیوا جهانتابی کلیپ تصویری
شعر ریز ریز باران از رویا مولا خواه دکلمه متینا
شعر جرم عاشقی از آنجلا راد