اشعار کوتاه و دست نوشته های زیبا از پژمان بدری
باید کمی از تو را
“تویی”که دوستم داشتی را
کمی از این باور صمیمی را
در گنجه
در کمد
در خاک باغچه،زیر درخت آینده
مخفی میکردم
نگه میداشتم
برای حال امروزم
برای آرامشِ ارواح سرگردانِ خاطرات
برای نبودنت
حتی برای “”خودت””تا به یاد بیاوری چگونه بودی چگونه شدی…
❤❤❤❤❤
چه روزگاریست
همه دلشان میگیرد
فقط با کمی تفاوت،
من دلم گرفته
“او”دلش کسی دیگر را گرفته است…
❤❤❤❤❤
تو باش
من با
تک چوب کبریتی
به آتش میکشم دریا را
آتشفشان میکنم
قطب جنوب را
گرم نگه میدارم زمستان را
تو فقط باش
چوب کبریت ها هم
جادویی میشوند
خیالی ترین خیال ها نیز
جان میگیرند…
❤❤❤❤❤
میلرزم…
زمستان سردیست،
“برگرد”تا دور “آتشی”که در دل “من” افروختی گرم شویم…
❤❤❤❤❤
گچش بگیری
آتلش ببندی
بی فایده است
هرگز مثلِ اولش
نخواهد شد
قلبی که شکست….!
❤❤❤❤❤
تب و لرز کرده
پاشویه اش میکنم
انصاف نبود
از داسِ رفتَنَت گفتن
برای گندم احساسم
اما
من آخر
این قصه را میشِناسم
هر مزرعه بدستِ
کشاورزش دِرو شد….
❤❤❤❤❤
زمستانِ امسال
از رحم پاییز
شش ماهِ دنیا آمد
عجله داشت
میخواست زودتر
سرمای نبودت را
به رخم بکشد….
❤❤❤❤❤
یک “تویی” که نیست
هر ثانیه یادش،
پوتین پا میکند
در من رژه میرود
پای میکوبد
دلم را میلرزاند….
❤❤❤❤❤
چشم حسودش کور
هر روز قد میکشد
بزرگتر میشود
اگر برای تنهاییم
اسفند دود نکنم
نامردیست….
❤❤❤❤❤
بوسه های تو زائر کدامین لب شده
معشوقه ی جدیدم”تنهایی”
شانه هایش را برای گریه هایم جلو آورده،
کاری که تو هرگز نکردی…
❤❤❤❤❤
شاعر : پژمان بدری
دیگر اشعار و دلنوشته های شاعران سایت عشق زیبا
دست نوشته ها و اشعار کوتاه زیبا از فریبا الف
غزلی عاشقانه بسیار زیبا جانانه از مجید رها
اشعار کوتاه عاشقانه بسیار زیبا از حمید بیرانوند
دست نوشته بسیار زیبای عاشقانه از یزدان قزوینی
شعر کوتاه بسیار زیبای ابری از یاسمن احمدی