متن های جدید و پر احساس از همایون مرادی
قاصدک هراسان
از نبـودِ بـاد شــده
درونش قشقــرق!
????????
چشمانت از تاریکی منظومهی
موهایت نور می پاشند
به راستی که از هر انگشتت
یک هنر می بارد
یک زمین و دو خورشید…!!
????????
از دلم رفتی و جایت با خدا پر می کنم،
جا ندارد در دهن دندان پوسیده ، برو…!
????????
گـاهی بـایـد
دل بـه دریـا زد و رفت…
رفتـن و غـرق شـدن
بهتـر است از مـانـدن و دست و پـا زدن…
????????
غم هجوم آورده است…
و نیلوفر پشت خاکریز دلتنگی
سر فرود آورده…
ای روزگار..!
روزهای خوب کِی می رسند
این شاخه گُل از پا در آمد…
????????
بغض و اندوه پاتک میزنند
این را خاطرات تو تحمیل میکنند
و این منم
سربازی که در جنگی نابرابر
اسیرت شد…
????????
در بستـر مـن هیـچگاه
نبـاید خُفت!
تنهـایی کمی حسـود است
شـاید در خواب خفـهاتان کرد…!
????????
پرواز را نمی دانستم
و مــرا بـه بـاد دادی . . .
دخیل پشیمانی مبند…!
این کبوتر نشستن هم بلد نیست…
????????
رادیو قدیمی اتاقک ما که بی صدا
نیست…!
فقط چند وقتیست
که از گوش های سنگین ما
بغضها به گلو دارد…
????????
چال لبخند تو مرداب تبِ ماست ، ولی
دام لبخند مَچیـن بحـرِ فِتـاده در چاه..!
????????
همایون مرادی
جملات پر احساس جدید عاشقانه زیبا از یاشار صلاحی